1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars

وجود نور در معماری

معماری و نور به همان اندازه به یکدیگر وابسته اند که جسم و روح. یکی برای زنده بودن و دیگری برای حضور مادی در این جهان به دیگری نیاز دارد و آن هنگام که نور بر جسم فضا جاری می شود هر دو جهان مرئی «وجود» پیدا می کنند. یکی از چالش هایی که معماری امروز با آن سر و کار دارد طرح این سؤال است که حضور نور و بخصوص نور طبیعی در معماری می تواند معنایی فراتر از روشنایی داشته باشد و آیا دستیابی به الگوی صحیحی از بکارگیری نور امکان پذیر است؟ و یا اساسا لزومی در آن است؟ مسأله مهم در این میان آن است که با بالا رفتن تکنیکهای ساخت و ساز دستیابی به سهولت در اجرا، در بیشتر موارد توجه به ظرافت هایی که در گذشته و در سبک های متنوع معماری کشورمان به نور بوده متأسفانه امروزه دیگر به چشم نمی خورد و به نظر مي رسد نیروی کارآمد نور در ادراک فضا و باال بردن کیفیت معماری وبدنبال آن کیفیت زندگی بدون استفاده شده است. دو نکته کلیدی که در طراحی معماری باید همواره مورد توجه قرار گیرد: ۱ -کالبد فیزیکی ۲ -کالبد رواني مجموعه. معمار برای رسیدن به کالبد فیزیکی مطلوب معموال طی یک طبقه بندی مشخص عملکردهای فیزیکی را در طراحی جای می دهد اما دستیابی به کالبد رواني هر مجموعه ای نیازمند دقت و صرف وقت و حوصله و در عین حال اشراف به مجموعه عواملی است که شکل گیری معماری نقش دارند كه متأسفانه در بسیاری از موارد نادیده گرفته می شوند.

 

ماهيت نور

نور را می توان هم پدیده نور در گفتار معمولی و هم فشار نور در علم تلقی کرد. نور به عنوان ماده، نامریی است. ما نمی توانیم متوجه عبور آن شویم مگر این که از میان غبار، دود و یا ذرات معلق آب رد شود. در درون شعاع نور هیچ چیز وجود ندارد. شعاع های نور لیزر نیز طوری از درون هم می گذرند که گویی چیزی آنها را تشکیل نداده است. سرعت ۱۸۶۰۰۰
مایل بر ثانیه ای نور- عددی که تا حد یک معیار نجومی در واحد سال نوری تثبیت شده است- به تازگی مورد شک و سؤال واقع شده است، طی آزمایشی در هاروارد بر روی سیستمی از اشعه لیزر با ایجاد شفافیت الکترومغناطیسی، سرعت نور تا ۱۷ متر بر ثانیه کاهش داده شده است. هر چه نور از منبع خود دورتر شود کم سوتر و شعاع های آن متفرقمی شود. حد معینی از باریکی برای انتشار نور وجود دارد تا به مرز سوسو زدن برسد. در نهایت گلوله گلوله می شود. ذره بنیادی یا «اتم» نور، فوتون است. اگر چشم به حد کافی قدرت داشت، می توانستیم در اشعه مقطع سوسوی نور، فوتون هایی را که به شبکه چشم ما برخورد می کنند ببینیم. زمانی که نور از میان سوراخ های کوچک عبور می کند متفرق می شود، تحلیل می رود و خم می شود. سایه ً های حاصل الزاما هم شکل خطوط دور اجسامی که سایه را انداخته اند نیست. نور به گونه ای خم می شود که سایه هایی با باریکه های روشن، باریکه های تیره و یا با لبه های ناواضح می سازد. فیزیک نور، در سایه ها خود را نشان می دهد. مرز ميان سایه و نور، ً غالبا بخش خاکستری «نیم سایه» ، پر از راز و رمز ریاضیات نور است. آیا نور موج است یا ذره؟! و یا اینکه نور خاصیت موج و ذره را توأمان در خود دارد.

 

 

 

جايگاه نور در شرق(ایران)

 در روايت زرتشتيان آمده است:«زرتشت با خود آتش جاوداني داشت»دقيقي نيز در شاهنامة خود مي گويد: «يكي از مجمر آتش بياورد باز بگفت از بهشت آوريدم فراز » ماهيت عنصر آتش در آيين زرتشت چنان مورد توجه است كه زرتشتيان آتش را عاري از هر ناپاكي و پاك كنندة تمامي عناصر مي دانستند و با چنين نگرشي ايرانيان  در طول قرن هاي معماري (پيش از اسلام )     مي زيستند و اعتقادات خود را بر پاية احترام به روشنايي و نور-كه آن را داراي منشأ الهي مي دانستند – پايه گذاري كرده بودند . پس از ظهور اسلام و نزول قرآن كريم، ايرانيان به طريقي مفاهيم مشابهي از اعتقادات خود را در و حفظ حرمت آن را در سورة نور يافتند. چنانچه بر اين اعتقاد باشيم كه معماري ايراني، معماري حقيقت جوست، و حقيقت آن كمال است و اصل كمال از ذات پروردگار است پس هر آنچه در معماري حضور دارد عضوي از اوست .نور نشاني از حركت به سمت حقيقت است كه حالت فيزيكي و ماده ندارد و اين موضوع دركنار عوامل ديگري مانند اقليم و موقعيت قرارگيري يك بنا و نحوة استفاده از نور،مطرح مي شود.

نور در عصركهن تا عصر حاضر

اگر چه امرزه گوناگونی در تولید انواع شیشه و به کارگیری سیستم های مکانیکی و الکترونیکی در نورپردازی بسیار است اما در گذشته این تنوع شامل راهکارهای متفاوت در زمینه های گوناگون می شده و گستره ای فراتر را در بر می گرفته است. بهره گیری از عناصر واسطه ای و ویژگی های مصالح متفاوت، شرایط نور طبیعی، موقعیت های مکانی، اقلیمی، جغرافیایی و انطباق آن با شرایط همگی وسعت این طیف را نمایان می کند. عبور نور از مصالح نیمه شفاف چون سنگ مرمر، عبور نور از دیوارهای مجوف سنگی، آجری و …، عبور نور از شیشه های رنگی، عبور نور از شکاف ها و روزنه های مکان یابی شده با توجه به موقعیت مکانی خورشید و ماه در زمانهای خاص، بهره گیری
از ویژگی بازتاب نور از سطوح و … بر جای مانده از آثار کهن سه شیوه کلی را در برخورد با موضوع نور به ما یادآورد می شوند.

۱- تأمل در نحوه ورود نور به صورت مستقیم یا غیر مستقیم )عناصر واسطه( و قابل رویت برای ناظر یا غیر قابل رویت.

۲- مکان یابی روزنه های وارد کننده نور نسبت به فضاهای داخلی و نظام فعالیت های درونی جهت تعریف فضا به مدد تاریکی و نه نبود نور.

۳-تغییر در ماهیت ظاهری نور به لحاظ شفاف، نیمه شفاف یا کدر بودن از طریق انتخاب مصالح. اگر در عصر کهن این گستره وسعتی اینچنین را در برمی گیرد، در عصر نو محدود شدن به مصالحی چون شیشه که اینک به عنوان یکی از مصالح دست اول و نه دوم در سازه و به عنوان عضو باربر و متحمل نیرو و چون تیر، ستون و بادبند و … نیز کاربرد پیدا کرده است، در اغلب آثار علیرغم تنوع گونه ها موجب یکنواختی شده است. در عصر نو هر جا که از نور طبیعی سخن به میان می آید بیش از هر چیز ذهن متوجه شیشه وفرآورده های آن می گردد. اما به لحاظ ارزشی در بررسی آثار نو که به لحاظ کیفی در معماری ارزشمند تلقی می شوند زمانی می توان پردازش مطلوب فضای معماری را توسط نور طبیعی مشاهده کرد که معماران این آثار با بازگشت به مفاهیم اولیه و پایدار گذشته و انطباق آن با شرایط تکنولوژی نو از آنها بهره جسته اند. وجود چنین آثاری از موارد قابل تأمل در سیر کیفی معماری می تواند به شمار آید.

 

 

جايگاه معمار در تعريف نور فضاها

 

معیارهای اصلی برای شکل گیری روحیه فضای معماری با توجه به عملکردهای هر بنا و زندگی مطلوبی که باید در آن جریان یابد در نظر گرفته می شود و آنچه که برای خلق این روحیه در دست معمار است، ابزارهای معمارانه را شکل می دهد. هر فضای معماری برای وجود داشتن نیازمند ابزار بیان معماریست که زبان گویای فضا هستند. این ابزار همگی از یک جنس نیستند و سنخیت آنها با هم متفاوت است.

– معماری                     – بیان معماری                     – ابزارهای معماری

نور یک ابزار معماریست که علاوه بر آن بر سایر ابزارهای معمارانه نیز تأثیر گذار است. سناریویی که معمار برای نور مطلوب ساختمان خود در روز و شب در نظر می گیرد، در پیدایش حال و هوای کلی حاکم در بنا نقش دارد و همان اهداف کلی، که گام اول در بدست آمدن کالبد روحی بناست را شکل می دهد. اگرچه نور مناسب شب معمولا توسط طراح داخلی انتخاب می شود و معمار نقش چندانی در تنظیم آن ندارد ولی نقش معمار در طراحی سلسله مراتبی که به لحاظ تاریکی و روشنایی مخاطبین را با آن مواجه می کند بسیار مهم و اساسی است.

 

 

نظرات کاربران

شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.